آدرینا جونآدرینا جون، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره

خاطرات قشنگ دختر خوشگلمون

خوشگل خانم خودم

سلام دخمل خوشگله خودم .. عزیزم یه تاخیر داشتم اونم به خاطر اینه که دارم کارای جشن دندونی شما رو ردیف میکنم سرم شلوغه و شما هم شیطون بلااااااا  نمیزاری به هیچ کاری برسم .. چند روزی هم سرما داشتی  دیگه مامانی مرخصی گرفته بود تا با دخملیش باشه خدا رو شکر خوب شدی خاله جونای مهربونت دلشون برات تنگ شده گفتم بیام چند تا عکس خوشگل بزارم ازت .. بعدا میام از کارای جدیدت برات میتعریفممم  عزیز دلم  کلی حرف دارم باهات خوشگل خانم ..   سلام خاله جونای مهربونممم  مرسی از همه نظرات قشنگتون..  خوشگلم این عکس های مخصوصی که واسه روی کارتت گرفتم ..  قلبون نگاهت اینجا هم که نازگلم جلوش حصار کشی...
2 آبان 1391

7ماهگیت مبارک گلم با مروارید کوچولو

نازگل مامی سلاممم       ط لا خانم شما العا 7 ماهه شدی و دنیایی از شیطونی که هر چی بگم کم گفتم بلا خانم خیلی دوست دارم مرواریدت مبارکککککککککککک  .. هوراااااااااااااا  جیغغغغغغغغغغ  دخملی نازم دیروز رفتیم بیرون مروارید قشنگنتو  اونجا دیدممم کلی ذوق مرگ شدمممممممممم  کلی منو بابایی خوشحالیممم عزیزم دخملمون مروارید قشنگش دراومد عزیزم غافلگیرمون کردی هنوز هیچکارررریی واسه جشن دندونیت انجام ندادم ...  شیطون خانم دیگه از دستت باید بیشتر وسیله ها رو تو خونه جمع کنم خانم خانما موشک شدی تا چیزی توجه تو جلب میکنه فشنگی گرفتیش ماشالله ماشالله .... بابایی خیلی ذوق میکنه...
15 مهر 1391

شیطون خانم

آدرینا خانم من شیطون شدههههههههه  طلا خانم دیگه کامل میشینه کامل هم واسه خودش تو خونه چهاردست و پا میره هورااااااااااااا   دیگه دنبالت باید باشم  بلا خانم ... همه وجودمی دخملی اومدم چندتا عکس از شیطونیهات بزارم براتتتتتتتت دنیای منی قشنگممممم                  آخ جون مامانی پشت لپ تاپ نیست پیش به سوی لپ تاپش .. الهی قربونت برم مامانی اونا گرفتنی نیست تبلیغ نی نی سایته  نمیتونی بگیریش فدات شم اینجا هم بابایی صدات کرد انگاری بهت برخورد که چرا صدات کرد خانم خانمااااا  خراب نکنی لپ تاپمو دیگه خطرناک شدی باید بردا...
7 مهر 1391

زیارت قبول آدرینای گلم

سلاممممممممم هوراااااااااااا  آدرینا گلم رسیدن بخیررررررررررر   نازگلم مشهدی شددد هوراااااا  زیارتت قبول آدرینا جونم بعد از غیبت طولانی اومدیم طلا خانم منو شما و بابا بزرگ اینا رفتیم مشهد شما واسه اولین بار بود که میرفتی زیارت و بابایی هم از سفر اومد اونجا پیش ما البته روزای اخر .. خیلی هم بهمون خوش گذشت مگه نه ؟؟؟ نازگلم کلی جاهای خوب رفتیم و شما مثل ماه بودی و اصلا اذیت نکردی مامی رو این اولین سفر منو دخملی بود که طولانی بود فقط یه کوچولو خوشگل خانم من سوخته اونم به خاطر افتاب داغ بود ولی زودی خوب میشی قشنگم .. تو راه اومدنم رفتیم خیام نیشابور .. قدمگاه درود.. سبزوار .. شاهرود . شاهکوه همه این جاها رفتی و...
1 مهر 1391

6ماهگیت مبارک گل من

سلام یه همه هستی خودم ادرینای گلم نازگلم با یه کوچولو تاخیر اومدم و 6 ماهگیت مبارک خیلی خوشحالم عزیزم دختر کوچولوی من 6 ماهه شده و باورم نمیشه که بزرگ شدی عزیزم 6 ماه از بهترین روزای زندگیم میگذره و خدا رو به خاطر وجود فرشته نازم شکر میکنم ... کلی پیشرفت کردی شیرین شدی ..  و از همه مهمتر این که خیلی مهربونی و با همه میخندی این دخملی ناز من اخرشههههههههههه از بس مهربونه و خوش خنده  ...  عاشقتم فرشته نازم بهت تبریک میگم گلم سینه خیز داری میری  خیلی ذوق مرگ کردی منو با این حرکت دیروز یه عروسک گذاشتم جلوت خودتو هرجور شده بود رسوندی هوراااااااا  البته مسافتش کم بوداااااااااااا آدرینا جونم مام...
18 شهريور 1391

10 روز دیگههههههههههههه

سلام آدرینای قشنگم ... گل مامی من 10 روز دیگه 6 ماهه میشیییییییی وایییی 10 روز دیگه واکسنننننن  یه کابوس دوباره 10 روز دیگه این مامی باید بره سر کاررررررر  شبو روز دارم میفکرم به دخترم 10 روز دیگه بابایی داره بدون ما میری مسافرتتتت  بیا باهاش قهل کنیمممم  تا 10 روز دیگه میام دوباره وبتو اپ میکنم طلا خانممممممم   اخه تفلد 6 ماهگیته عدیدمممممم                         حالا آدرینا جونم 10 روز دیگه چیکار کنم بابایی که نیست منم تنهام خدا کنه...
5 شهريور 1391

شیرین عسل خودم

               زندگی خودم آدرینا جونم خیلی خوردنی شدی خوشمزه مامی عسلکم دیگه دارم بهت فرنی حریره بادوم میدم نمیدو نی چه ذوقی میکنی موقع خوردن نازگل خانم این روزا لثه های دخملی من حسابی اذیت میکنه و بیتاپی ولی بازم تو اوج بیتابی اون خنده های نازت رو لباته بلا خانم .. طلا خانم تو خونه در حال جیغ زدنی انگاری خوشت میاد از جیغ زدن وقتی هم کوچولو میگم یواش بدتر جیغ میزنی چند روز پیش خواب بودی تو خواب یهووو جیغ زدی قلب مامی نمیدونی کجا رفت بعدش کلی با بابایی خندیدیم از دست جیگر طلا .. این روزا همش فکرت هستم که برم سر کار ایا یا نه دلم نمیزاره برم بابایی هم میگ...
2 شهريور 1391

اولین سفر دریایی دخملی من

  سلام گل مامانی بعد از کلی تاخیر اومدم برات عکس بزارم تعطیلات عید فطر رفتیم بابلسر  واییییییییییی چه خوش گذشت بهت فقط گرما یه خورده ناجور بود نازگلکم این اولین سفرت بود و کلی دختر ماهی بودی واسه خالجونات خیلی ذوق میکردی تو اب هم که از خوشحالی جیغ میزدی منم به خاطر دخملی نتونستم برم تو آب زیاد  و لی بابایی حسابی تلافی کرد اگه همینطوری دخمل خوبی باشی دفعه دیگه بیشتر میمونیم فدات شم ... اینم عکسای خوشمل ناز مامانی ...      اینم دخمل بابایی تو بغل بابایی ..  قربونت بشم که عاشق عکسی دخملی هیجان زده ... عاشقتم           ...
1 شهريور 1391

لباسای خوشگل دخملی من ..

واسه دخملی خوشگلم یه عالمه لباسای خوشگل خریدم عکساشو واست میزارم قشنگم تا بعدا ببینی اخه تا بزرگ شی این لباسا دیگه این شکلی نمیمونن کههه خانمی طلای خودمممممممم                                                                      همه رو گذاشتم تو ادامه مطلب    این لباسای خوشگلو از دوست ج...
17 مرداد 1391