آدرینا جونآدرینا جون، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

خاطرات قشنگ دختر خوشگلمون

ويززززز زنبور كوچولوي ما يكساله شد

     جاي همه دوستاي گلمون تو جشن تولدآدريناي ما خالي بود . اينم تولد زنبوري دخمل كوچولوي ما كه به خوبي برگزار شد و به همه خوش گذشت مخصوصا زنبورك خونه ما اينم كارت دعوت دخمليمون  يه عكس خوشگل با يه دخملي خوشگل كي تولد .. ريسه خواب عسل خانم   ريسه 12 ماه به علت نداشتن حجاب اسلامي از گذاشتن عكس مامان زنبوري معذوري اينم زنبورك خونه ما با بابا يي جون .. كه خيلي واسه جشن شما زحمت كشيد .. خسته نباشي بابايي اينم تقويم دخملي كه به مهموناي خوبمون دادي سوپرايززززز  شدن  خوشگل خانمم تعداد عكسا زياده و ماماني بعدا مياد ...
20 اسفند 1391

يك سالگي دخمل نازم

هورااااااااااا  دخملي من يكساله شد ..     امروز 15 اسفنده دگلم و شما 365 روز با منو بابابيي بودي موقع گريه خنده چه روزاييييي  دلم واسه اون دخملي كچل تنگ شده  الهي قربونت برمممم دخملي من كلي پيشرفت كرده ديگه خانم شده و همبازي بقيه بچه هاا   عاشق بچه هايي  كه باهات بازي ميكن بيشتر از يك ماهه كه مستقل راه ميري و شيطوني و فضول كاريهات از نوع حاده ... بعضيي كلمااتو ميگي و ميفهمي .. مثل مثلاا ادرينا جونم برو لالا كن سريع ميري رو بالشت خودت ميخوابي ما ما رو ميگي وقتي مياي بغلم بابا رو زودتر ياد گرفته ودي ده ده ميدوني چيه باي باي  كردنو  .. پيفو ميكني ميخوام بشورمت ميگي اه اه...
15 اسفند 1391

بعد از غیبت طولانی ..

سلاممممممم  به روی ماه دخمل نازم مامانی به قربونتتتتتتتتت بعد یه غیبت طولانی اومدم معذرت عزیزم از شما و از خاله جونای مهبون .اخه خیلی درگیر بودم این چند وقت عزیزم و کلی کارای جدید که شما یاد گرفتی گل خانمم اول از همه طلا خانم من مامانی داره کاهای تولد عسل خانمو انجام میده و درکنارش سر کار رفتن و دیگه اینکه شما بلا شدی و شیطون غیر قابل کنترل کمتر فرصت نتو دارم عزیزم آدرینا جونم دندونای  شما 8 تا شد و کامل  تا یک سالگی و خیلی ولی اذیت شدی عزیزم هم بدغذا شدی هم بهونه گیر ... بالاخره دخملی منم گوشواره دار شد مامانی گوش شما رو سوراخ کردیم ولی افرین که زیاد گریه نکردی ولی مامانی قبل از شما کلی گریه کرددد  الهی قربونت بر...
5 بهمن 1391

اولین یلدای نازگلم

                        آدرینای گلم اولین یلدای زندگیت مبارک  روی گلت به سرخی انار شبت  به شیرینی هندوانه  و عمرت به بلندی یلدا عزیزم  امسال قشنگترین شب یلدای زندگیمون با شما جشن گرفتیم امسال زمستون یه حس دیگه ای دارم احساس میکنم خونمون گرمتره احساس میکنم با بودن تو دیگه واقعا خونواده شدیم   آدرینای گلم پارسال تو این شبا و روزا با تکونای قشنگت تو شکم مامانی بودی وای که چه قدر دلم تنگ شده واسه اون روزا یادش بخیررررررر  عسل خانمم خ...
2 دی 1391

آدری من روی پای خودش .. ماشالله

طلا خانمم سلاممممممممممم بازم به خاطر تاخیر معذرت .. ولی خوب مامانی کاراش زیاده و نت خونه هم قطعه فعلا گلم .. خیلی عسل شدیییییییییی  دوست داشتنم از حدو اندازه گذشته نمیدونم چیکار کنم طوری بلا نازو شیرین شدی که نگووووووو  عاشقتم منو بابایی روزی هزار بار خدا رو به خاطر فرشته کوچولوی زندگیمون که بهمون هدیه داده شکر میکنیم .. بدون خیلی خیلی خیلی زیاد دوست داریم از سرکار که بابایی میاد دنبال مامانی و شما تو صندلی ماشینی تا منو میبینی ذوقو خوشحالی تو چشمات میبینم واییییییییی  که دیوونتم وقتی واسم دست و پا میزنی و جیغ میزنی و ما ما میگی منم باهات جیغ میزنم و تو بیشتر ذوق میکنی و هی بابا بهمون میگی ارومتر...
27 آذر 1391

9ماهگی پرررررررررر ..

نازگل خانم سلام .. 9ماهگیت مبارک عزیزم ..  وارد ماه 10 شدی عزیزم نفهمیدم این روزا چه جوری گذشت .. عاشقتم یکی یکدونه مامی .. این روزا مشغول تدارکات کارهای تولدت هستم گلم بهترین ها رو برات میخوام .. اومدم بهت تبریک بگمو بعدا میام با عکسای بیشتر کلی حرف از دخملی که بلا شده نگووو      اینم عکسای دخملی من تو یه جمعه با هوای عالی رفتیم تفریح ... قلبون اون دندونای خوردنیت بشم که خنده هات تو دلبرو تر میشه ... اینم دخملی لوس من وقتی میبینی همه بهت توجه دارن میکنن لباتو اینجولی میکنی لوس تر بشی من بیام بخورمتتتتتتتتتتتتتت.. فدای اون لبای کوشولوت .. فندق برشته مامی ... نازگل خانم فردا میبرمت چ...
15 آذر 1391

اولین محرم دخملی من

گل مامانی سلام امسال اولین سالی بود که آدرینای گلم تو محرم و عزاداری امام حسین حضور داشتی دایی علی مامانی هم اومده بود نذری داشت و همه جمع بودن تعطیلات خوبی بود و شما هم به سلامتی سینه زدن رو یاد گرفتی اخخخخخخ  که فدای اون دستای کوشولوت بشم .. نازگل خانم روز جمعه همونطور که قول دادم رفتیم صبح جمعه شیرخوارگاه حسینی- روز خاصی بود و شما هم متعجب بودی اون روز از صدای بلندگوها گریه بچه ها  خالجونای مامانی همه به خاطر شما اومدن- شب رو خونه مامان بزرگ من خوابیدیم که همه صبح با هم بریم .. روز به یاد موندنی بود عزیزم و فیلم زیاد ازت گرفتم ..خدا قبول کنه .. خوب طلا خانم بریم سراغ عکسای محرمی دخملی ..عا شق...
12 آذر 1391

فرشته کوچولوی من ..عاشقتم

هوراا بازم اومدممم وبلاگ دخملی نازمو آپ کنمممممممم                          آدرینای گلم سلام عشق مامانی خیلی دوست دارم                  ی ه خبر دیگه عزیزم میدونی امروز چه روزیه بهترین روز من تو 5 سال پیش یعنی 85/9/2 سالگرد عقد منو بابایی که یکی شدنمونو جشن گرفتیم  .. امروز دخملی ما کنارمونه ممنونتم خدا جون .. بابایی خیلی دوست داریم ( نقل از مامی و دخملی ) ا ینم واسه بابایی از طرف مامانی خ ...
2 آذر 1391

جشن دندونی و 8 ماهگی نازگلم

  هورا .. جشن آدرینا جونمه دندونیشه ...8 ماهگی گل خودم با 5 روز تاخیر هم مبارک عزیز دلم  سلام آدرینای گلم دیشب جشن دندونی شما رو گرفتیم تاریخ 91/8/19 جای همه خالجونا خالی خیلی بهمون خوش گذشت گلم البته به خاطر همون دلایل قبلی دیر شد و شما چهارمین مروارید کوچولو رو بهمون نشون دادی انگاری خیلی عجله داری ..  و حسابی غافلگیر شدیم .. خانم خوشگل من دیروز یه خورده تب داشتی ولی بازم ماه بودی و از صدای موزیک خوشت میادو به هیجان میای و عاشق ذوق کردنتم .. کلی هم کادوهای خوشگل برات اوردن دست همه درد نکنه .. راستی شما عاشق کارتون بره ناقلا هستی که منو بابایی هم با میشینیم نگاه میکنیم و لذت میبریم ..و خالجون نیکتا ب...
20 آبان 1391

نامزدی عمه جون الی

هوراااااااا  بالاخره تونستم بیام اپ کنم سلام سلام به دخمل شیرینم آدرینا جونم مامانی فدات ......... خیلی ایندفعه غیبتم طولانی شد و اونم به خاطر  دلیلای قشنگی که  داره .. عمه جون الی نامزد کرد ... این روزا همه چی با هم قاطی بود قرار بود جشن دندونیتو 3هفته پیش بگیرم که برای  عمه جون شما برنامه نامزدی پیش اومد و دیگه حسابی درگیر بودیم .. خلاصه اینکه دخملی جونم تو عمه جونا الی جون خیلی بهت وابسته تره و همینطور شما خوشگل خانم ..دیگه خونه ماماجونی که میری عمه جون نیست باهات روزا بازی کنه الهی قربونت برم یه خاطره خیلی قشنگ هم از مراسم روز اول خاستگاری عمه جون که شما هم بودی البته اول تو اتاق لالا بودی بیدار شدی ...
20 آبان 1391