آدرینا جونآدرینا جون، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

خاطرات قشنگ دختر خوشگلمون

زیارت قبول آدرینای گلم

1391/7/1 1:55
نویسنده : سهیلا
1,439 بازدید
اشتراک گذاری

سلاممممممممم

هوراااااااااااا  آدرینا گلم رسیدن بخیررررررررررر   نازگلم مشهدی شددد هوراااااا  زیارتت قبول

آدرینا جونم بعد از غیبت طولانی اومدیم

طلا خانم منو شما و بابا بزرگ اینا رفتیم مشهد شما واسه اولین بار بود که میرفتی زیارت و بابایی هم از سفر اومد اونجا پیش ما البته روزای اخر .. خیلی هم بهمون خوش گذشت مگه نه ؟؟؟

نازگلم کلی جاهای خوب رفتیم و شما مثل ماه بودی و اصلا اذیت نکردی مامی رو این اولین سفر منو دخملی بود که طولانی بود فقط یه کوچولو خوشگل خانم من سوخته اونم به خاطر افتاب داغ بود ولی زودی خوب میشی قشنگم ..

تو راه اومدنم رفتیم خیام نیشابور .. قدمگاه درود.. سبزوار .. شاهرود . شاهکوه همه این جاها رفتی و خوش گذروندیم ..

ایندفعه هم نشد ارتین جوجو رو ببینیم تقصیر بعضی ها بود که خسته شده بودن و نموندن منظورم بابایی نیستا .... خودشون میدونن ..

حالا هم باید دختر خوبی باشی تا مامانی بتونه با خیال راحت بره سر کار قشنگم .. 

راستی آدرینا جونم العا 6ماه و نیم شدی و هنوز واکسنتو نزدم اخه سرما داشتی و اگه بهتر باشی دیگه فردا میریم واکسنتو میزنم ..  قول دادی که دخمل خوبی باشی و اذیت نشی ..

حالا دوست دارم عکسای قشنگ دخملی رو بزارم ...

تو بغل بابایی تو حرم ..  یه کوچولو متعجب

دخملی سوخته من تو توسکستان

قلبون خنده هات بشم عاشقتممم  اینجا هم تو کوهسنگی

با اون خنده های شیطونییییییییی  ازت میبارههه  دخمللللللللللل  دوست دارم

اینم نازگلی من سوار فانفار پارک ملت کلی هم هیجان زده ...

دس دسیییییی  افرینننننن  یاد گرفتی دیگه اولین بار دس دسی کردی فدات شم

اینم هنر بابایی دخملی ناز منوو  این شکلی میکنههههههه  ... افرین که هیچی هم نمیگی فدات شم

آدرینا بلا تو باغ وحش وکیل اباد ...  در حال انگشت خوردن ...

نکن مامانی گناه داره بهشون دستمال ندههههه  فدات بشم که همه جا ماه بودی ..

اینم یه خنده جانانه از ته دللللل  . خیلی دوست دارم عزیزم  همیشه بهترین ها رو برات میخوام ..

راستی قشنگم شما رو بردیم عکاسی و یه عکس یادگاری هم از اولین سفرت به مشهد گرفتیم و واست میام و عکسشوو میزارم  ............

             i413141_11.gif (242×58)

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

بابای ملیسا
1 مهر 91 7:15
سلام . وبلاگتون مثل همیشه زیبا و قشنگه . وبلاگ ملیسا خانم با موضوع تولد یکسالگی ملیسا و سی و یکسالگی بابای ملیسا به روز شد . خوشحال میشیم که با اومدنتون و گذاشتن یه دستنوشته به یادگار ، تولد ملیسا جون رو زیباتر و باشکوهتر کنید . منتظرتون هستیم
بهار
1 مهر 91 10:13
سلام زیارتا قبول راستی منم مشهدم. به به دخملمون حسابی خوش گذرونده پرنسس خوشگل همیشه خنده رو لبات باشه ایشالله الهی موهاشو فشن کردن ایشالله واکسن بزنه و ذره ای اذیتش نکنه عسلی خانومو

قربونت بهار جون ..به به پس مشهدین شهر خوبی دارین من که خیلی مشهدو دوست دارم ..... خوش به حالتون ..
مرسی از این همه محبتی که به دخملی من داری عدیدممم
*:
سیا کیا
2 مهر 91 22:47
زیارتت قبول مشدی ادرینااااااااااااااااااااااااااااا عزیزمممممممممممممممممم دلم واس اون نگاه و خنده های دلبرتتتتتتتتتت تنگگگگگگگگگگ شده بودددددددددددد خاله خیلی دوست داره قشنگمممممممممممم هزار هزار تا بوسسسسسسسسسسسس
غزال مامان آرتین
3 مهر 91 19:48
اوووووووووووووه اووووووووه ننه ددری تشریف آوردن! خوبی دختر؟ خیلی بدی چرا نموندی با هم بریم بیرون! فکر کنم دیگه عروسی آدری باید بیام ببینمتون! والا به خدا! خواهر شوهر هم خواهر شوهرای قدیم هههههه قربون این موش موشی بشم که روز به روز تو دل برو تر میشه! یعنی عاشق اون چونه اشم! دلم میخواد گازش بگیرم! عروسک من. ببوس گل دختروووووووووووووووووووووو
سارا (مامان درسا)
3 مهر 91 22:30
به به زیارت قبول خواهر گفته بودی 10 روز دیگه ... پس بگو چه خبرایی بوده که کلی نبودی آدرینا جونی رو ببوس
مامان سامیار
4 مهر 91 13:42
زیارت قبول همیشه به گردشقربون این دخمل قشنگ بشم که ماشالا اینقدرخوشرووبامزس زیارتت قبول مشدی آدرینا جونم یه عالم بوس محکم برای عسلم
منا (مامان سودا
8 مهر 91 17:06
ای جانم خاله چقدر ناز میخندی خاله فدای خنده هات راستی زیارتت قبول باشه
مطهره جون
15 مهر 91 0:15
واي زيارتا قبول باشه دخمليه ناززززز
سارینا مامان آرمان
25 مهر 91 23:52
سلام قشنگمممممممممممم ماشالله خانمی شدی دندون نازت هم که جونه زده مبارکککککککک