آدرینا جونآدرینا جون، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره

خاطرات قشنگ دختر خوشگلمون

اولین محرم دخملی من

گل مامانی سلام امسال اولین سالی بود که آدرینای گلم تو محرم و عزاداری امام حسین حضور داشتی دایی علی مامانی هم اومده بود نذری داشت و همه جمع بودن تعطیلات خوبی بود و شما هم به سلامتی سینه زدن رو یاد گرفتی اخخخخخخ  که فدای اون دستای کوشولوت بشم .. نازگل خانم روز جمعه همونطور که قول دادم رفتیم صبح جمعه شیرخوارگاه حسینی- روز خاصی بود و شما هم متعجب بودی اون روز از صدای بلندگوها گریه بچه ها  خالجونای مامانی همه به خاطر شما اومدن- شب رو خونه مامان بزرگ من خوابیدیم که همه صبح با هم بریم .. روز به یاد موندنی بود عزیزم و فیلم زیاد ازت گرفتم ..خدا قبول کنه .. خوب طلا خانم بریم سراغ عکسای محرمی دخملی ..عا شق...
12 آذر 1391

فرشته کوچولوی من ..عاشقتم

هوراا بازم اومدممم وبلاگ دخملی نازمو آپ کنمممممممم                          آدرینای گلم سلام عشق مامانی خیلی دوست دارم                  ی ه خبر دیگه عزیزم میدونی امروز چه روزیه بهترین روز من تو 5 سال پیش یعنی 85/9/2 سالگرد عقد منو بابایی که یکی شدنمونو جشن گرفتیم  .. امروز دخملی ما کنارمونه ممنونتم خدا جون .. بابایی خیلی دوست داریم ( نقل از مامی و دخملی ) ا ینم واسه بابایی از طرف مامانی خ ...
2 آذر 1391

جشن دندونی و 8 ماهگی نازگلم

  هورا .. جشن آدرینا جونمه دندونیشه ...8 ماهگی گل خودم با 5 روز تاخیر هم مبارک عزیز دلم  سلام آدرینای گلم دیشب جشن دندونی شما رو گرفتیم تاریخ 91/8/19 جای همه خالجونا خالی خیلی بهمون خوش گذشت گلم البته به خاطر همون دلایل قبلی دیر شد و شما چهارمین مروارید کوچولو رو بهمون نشون دادی انگاری خیلی عجله داری ..  و حسابی غافلگیر شدیم .. خانم خوشگل من دیروز یه خورده تب داشتی ولی بازم ماه بودی و از صدای موزیک خوشت میادو به هیجان میای و عاشق ذوق کردنتم .. کلی هم کادوهای خوشگل برات اوردن دست همه درد نکنه .. راستی شما عاشق کارتون بره ناقلا هستی که منو بابایی هم با میشینیم نگاه میکنیم و لذت میبریم ..و خالجون نیکتا ب...
20 آبان 1391

نامزدی عمه جون الی

هوراااااااا  بالاخره تونستم بیام اپ کنم سلام سلام به دخمل شیرینم آدرینا جونم مامانی فدات ......... خیلی ایندفعه غیبتم طولانی شد و اونم به خاطر  دلیلای قشنگی که  داره .. عمه جون الی نامزد کرد ... این روزا همه چی با هم قاطی بود قرار بود جشن دندونیتو 3هفته پیش بگیرم که برای  عمه جون شما برنامه نامزدی پیش اومد و دیگه حسابی درگیر بودیم .. خلاصه اینکه دخملی جونم تو عمه جونا الی جون خیلی بهت وابسته تره و همینطور شما خوشگل خانم ..دیگه خونه ماماجونی که میری عمه جون نیست باهات روزا بازی کنه الهی قربونت برم یه خاطره خیلی قشنگ هم از مراسم روز اول خاستگاری عمه جون که شما هم بودی البته اول تو اتاق لالا بودی بیدار شدی ...
20 آبان 1391

خوشگل خانم خودم

سلام دخمل خوشگله خودم .. عزیزم یه تاخیر داشتم اونم به خاطر اینه که دارم کارای جشن دندونی شما رو ردیف میکنم سرم شلوغه و شما هم شیطون بلااااااا  نمیزاری به هیچ کاری برسم .. چند روزی هم سرما داشتی  دیگه مامانی مرخصی گرفته بود تا با دخملیش باشه خدا رو شکر خوب شدی خاله جونای مهربونت دلشون برات تنگ شده گفتم بیام چند تا عکس خوشگل بزارم ازت .. بعدا میام از کارای جدیدت برات میتعریفممم  عزیز دلم  کلی حرف دارم باهات خوشگل خانم ..   سلام خاله جونای مهربونممم  مرسی از همه نظرات قشنگتون..  خوشگلم این عکس های مخصوصی که واسه روی کارتت گرفتم ..  قلبون نگاهت اینجا هم که نازگلم جلوش حصار کشی...
2 آبان 1391

7ماهگیت مبارک گلم با مروارید کوچولو

نازگل مامی سلاممم       ط لا خانم شما العا 7 ماهه شدی و دنیایی از شیطونی که هر چی بگم کم گفتم بلا خانم خیلی دوست دارم مرواریدت مبارکککککککککککک  .. هوراااااااااااااا  جیغغغغغغغغغغ  دخملی نازم دیروز رفتیم بیرون مروارید قشنگنتو  اونجا دیدممم کلی ذوق مرگ شدمممممممممم  کلی منو بابایی خوشحالیممم عزیزم دخملمون مروارید قشنگش دراومد عزیزم غافلگیرمون کردی هنوز هیچکارررریی واسه جشن دندونیت انجام ندادم ...  شیطون خانم دیگه از دستت باید بیشتر وسیله ها رو تو خونه جمع کنم خانم خانما موشک شدی تا چیزی توجه تو جلب میکنه فشنگی گرفتیش ماشالله ماشالله .... بابایی خیلی ذوق میکنه...
15 مهر 1391

شیطون خانم

آدرینا خانم من شیطون شدههههههههه  طلا خانم دیگه کامل میشینه کامل هم واسه خودش تو خونه چهاردست و پا میره هورااااااااااااا   دیگه دنبالت باید باشم  بلا خانم ... همه وجودمی دخملی اومدم چندتا عکس از شیطونیهات بزارم براتتتتتتتت دنیای منی قشنگممممم                  آخ جون مامانی پشت لپ تاپ نیست پیش به سوی لپ تاپش .. الهی قربونت برم مامانی اونا گرفتنی نیست تبلیغ نی نی سایته  نمیتونی بگیریش فدات شم اینجا هم بابایی صدات کرد انگاری بهت برخورد که چرا صدات کرد خانم خانمااااا  خراب نکنی لپ تاپمو دیگه خطرناک شدی باید بردا...
7 مهر 1391

زیارت قبول آدرینای گلم

سلاممممممممم هوراااااااااااا  آدرینا گلم رسیدن بخیررررررررررر   نازگلم مشهدی شددد هوراااااا  زیارتت قبول آدرینا جونم بعد از غیبت طولانی اومدیم طلا خانم منو شما و بابا بزرگ اینا رفتیم مشهد شما واسه اولین بار بود که میرفتی زیارت و بابایی هم از سفر اومد اونجا پیش ما البته روزای اخر .. خیلی هم بهمون خوش گذشت مگه نه ؟؟؟ نازگلم کلی جاهای خوب رفتیم و شما مثل ماه بودی و اصلا اذیت نکردی مامی رو این اولین سفر منو دخملی بود که طولانی بود فقط یه کوچولو خوشگل خانم من سوخته اونم به خاطر افتاب داغ بود ولی زودی خوب میشی قشنگم .. تو راه اومدنم رفتیم خیام نیشابور .. قدمگاه درود.. سبزوار .. شاهرود . شاهکوه همه این جاها رفتی و...
1 مهر 1391