آدرینا جونآدرینا جون، تا این لحظه: 12 سال و 26 روز سن داره

خاطرات قشنگ دختر خوشگلمون

بازم آدرینای خودم شدی

خوشگل خودم  بعد از این هفته که گذشت دیگه شدی آدرینای خودم یه دخمل خنده رو شیطون و شیرین نازگل شیطونم تازگیها داری میری بیرون هر روز عصر با مامی تو آغوش خیلی جات راحته و نمیدونی که چه قدر  خاطرخواه پیدا کردی بلا خانم .. عزیزم چیزی به مهرماه نمونده که مامی بره سر کارررررر اخه من چه جوری تنهات بزارمممممممممم دیگه میخوام این دو ماهی رو حسابی با دختر خوشگلم باشم ..  وای که سخته یه لحظه هم ازت دور باشم ...  اینم عکسای گل مامی عاشق خنده هاتم کلوچه خودمیییییییی تازگی ها هم خانم خانما یاد گرفتی انگشت میخوری بلا خانم             &n...
25 تير 1391

واکسن چهار ماهگی

       سلام فرشته کوچولوی خودم بالاخره بهتر شدی تونستم بیام وبتو آپ کنم ناز گلم آدرینای نازم تا حالا مریض نشده بودی و اینجوری دعا میکنم دیگه حالت اینجوری نشه .. خانم طلای من بعد خوب شدنت تموم شدن این سرما که تو بدنت بود 5 شنبه بردیمت واسه واکسن بازم من که دلشو نداشتم بیام پیشت و خالجون فهیمه رو بازم با خودمون بردیم من که تو اتاق نیومدم .. وای نازگلم وقتی واکسنتو زدن خیلی جیغ کشیدی دیگه منم زودی اوردمت تو ماشین بهت شیر دادم تا اروم بشی عزیزم خوشگلم ایندفعه که خیلی اذیت شدی تا 2 دوروز تبت شدید بود البته نمیزاشی قطره بهت بدیم تا میدادم بالا میاوردی و گریه میکردی دیگه این دوروزی حسابی پاشویت کردم تا تبت بال...
25 تير 1391

گریههههههههه

آدرینای گلم خیلی ناراحتم عزیزممممممممم سرما خوردگیت خوب نشده عزیزم هنوز هم واکسن نتونستم بزنم دلم خیلی گرفته دختر نازم خیلی لاغر شدی این سرما چیه افتاده تو بدنتتتتت   دیروز باباجونی اومد تعجب کرد گفت چه لاغر شدی من قبول نکردم امروز هم خالجون اومده بود دیدنت تا بغلت کرد گفت سبک شدی و لاغر خودم هم فهمیدم لاغر شدی خیلی گریه کردممم  هر چی باهات بازی میکنم بغض میکنی عزیزم ..  نکن اینجوری با ما ..  شبها خیلی بیحالی گلم تورو خدا خوب شوووووو  خدا جونتم آدرینای منو خوب کن .. دیشب تو خواب ناله میکردی و مامانی نمیدونست چیکار کنه حتی شیر هم به زور میخوردی گلم .. نازگل من الهی مامانی فدات بشه تا حا...
19 تير 1391

چهار ماهگیت مبارک گلم

سلام فرشته مامانی هورااااااا  چهار ماهگیت مبارک گلم گلکم فدات بشم چهار ماهه شدی و دیگه خانم اخه همه میگن4 ماهه بشن دیگه تمومه داری شیرین میشی بلا خانم من کلی کاراهای جدید یاد داری که حسابی ذوق میکنم که از بیشتر کارات فیلم گرفتم گلم .. دیگه خودت جغجغتو واسه خودت تکون میدی و خوشت میاد الهی قربونت برم .. روزها که مامانی کار داره شما مشغول تی وی دیدن و شبکه کارتون میبینی  بیشتر از کارتون پت و مت خوشت میاد عزیزم حسابی ذوق میکنی 24 ساعته هم داری قل میخوری تو خونه و تا میگیریمت گریه میکنی میگی بزار قل بخورم ههههه نازگلم امروز شنبه باید میبردمت واسه واکسن ولی یه کوچولو سرما خوردی نمیتونی واکس...
17 تير 1391

قشنگترین حسم

سلام فرشته من همیشه میام بهت میگم دوست دارم و روزی هزار بار خدا رو شکر میکنم گلم یه عکسی ازت دارم اولین عکس بدو تولدته این عکسو از روز اول روی صفحه موبایلم روی دستاپ و خلاصه باید روزی یه بار کمش نگاه کنم  این عکس گل دخترمه نمیدونم چه حسیه ولی با دیدن این عکس همیشه اشکام سرازیر میشه گلم خیلی این حسو دوست دارم عزیزم .. هیچ وقت لحظه ای که فرشته کوچولوی منو گذاشتن تو بغلم فراموشم نمیکنم بهترین لحظه ی زندگیم بود عزیزم با اینکه اون لحظه خیلی درد داشتم ولی با وجودت با حس کردنت همه چی رو فراموش کردم و فقط خدا رو به خاطر سالم بودن دخترم شکر میکردم وای وقتی دستای کوچولوتو دیدم همینطوری اشکای مامانی میومد .. خودت بعدا فیلمی که بابا...
12 تير 1391

جوجه کوچولوی مامانی

                 سلام آدرینا جونم جوجه کوچولوی من ... نازگل مامان دوست دارم هر روز بیامو از کاراهای شیرینت بگم داری روز به روز شیرین تر میشی گلم آدرینا جونم شیرینم خدا رو شکر میکنم که فرشته ای به شیرینی تو بهمون داده که زندگی منو بابایی رو قشنگ تر و زیباتر از قبل کرده خدا جونم ممنون و روزی هزار به خاطر وجودت شکر میکنم .. دخترکم دیگه کامل دمرو میشی و دوست داری این حرکتو و تو چند ثانیه میری رو دستات خیلی حواسم بهت باید باشه اخه خدایی نکرده دستت زیرت نمونه ...  خلاصه خیلی خوشت میاد گلم منو بابایی هم ذوق میکنیم.. مامی فدات شه ...
8 تير 1391

تولدت مبارک بابایی

بابایی تولدت مبارک......... امسال اولین سالی بو که آدرینا جونم تو تولد بابایی جونش بود . بهش تبریک گفت  یه هدیه خوکشل هم از طرف مامانی و آدری جون به بابایی داد تلافی روز پدرو در آوردیم خانم خوشگله .. بابایی آدرینا جون خیلی دوست داریممممممم                                      اینم عکسای خوشگل مشگل آدری جونم .. فرشته مامانی .. قلبونت بشم که عاشق دوربینی بلا خانم .. اینم در حال کشتی با بابایی بودی       &nb...
3 تير 1391

اولین سفر یه روزه دخملی

نانازم دیروز واسه اولین بار رفتیم خارج از شهر و همش دعا میکردم اذیت نشی تو گرما .. صبح زود حرکت کردیم و شما هم زود بیدار شدی و حاضر شدیم با خالجونای مامانی رفتی گلم ولی خیالم از این راحت بود که تو ماشین میخوابی خیلی دخمل خوبی بودی و اذیت نکردی و تو ماشین که خوابیدی رفته بودیم آبشار مجن واسه اولین بار یه خورده راهش طولانی بود ولی خیلی خوش گذشت شب هم که حرکت کردیم هوا بارونی شده بود مه بود رانندگی واسه بابایی سخت بود ولی خدا رو شکر رسیدیم راستی نازگلم حسابی هر سه تاییمون سوختیم با اینکه بیشتر تو چادر نگهت داشتم بازی سوختی الهیییییی  قربونت بشم .. قربونت بشم با اون نگاه آتلیه ایت ... ای دخمل ترسو وووو  از ...
30 خرداد 1391

عشق مامانی

                      سلام دوباره به نازگلم دارم تلافنی غیبتامو واست میکنم و تند تند وبتو آپ میکنم .. هر روز داری شیرین تر و دوست داشتنی تر میشی واسم خانم بلا مهربون مامان و خوش خنده مامان خیلی دوست دارم .. شیطون من دیگه باهوش شدی و عاشق تی وی دیدنی و بزارمت تو نی نی لالای واسه خودت تی وی ببینی و دستو پا بزنی و از اون جیغهای عروسکی نازت بزنی خیلی ذوق میکنم که میبینم دخترم بزرگ شده ...                         ...
30 خرداد 1391