يك سالگي دخمل نازم
هورااااااااااا دخملي من يكساله شد ..
امروز 15 اسفنده دگلم و شما 365 روز با منو بابابيي بودي موقع گريه خنده چه روزاييييي دلم واسه اون دخملي كچل تنگ شده الهي قربونت برمممم
دخملي من كلي پيشرفت كرده ديگه خانم شده و همبازي بقيه بچه هاا
عاشق بچه هايي كه باهات بازي ميكن بيشتر از يك ماهه كه مستقل راه ميري و شيطوني و فضول كاريهات از نوع حاده ...
بعضيي كلمااتو ميگي و ميفهمي ..
مثل مثلاا ادرينا جونم برو لالا كن سريع ميري رو بالشت خودت ميخوابي
ما ما رو ميگي وقتي مياي بغلم بابا رو زودتر ياد گرفته ودي
ده ده ميدوني چيه
باي باي كردنو ..
پيفو ميكني ميخوام بشورمت ميگي اه اههه ..
ماماني ميخواد بره بيرون گريه ميكني ميگي ده ده كه دلم كباب ميشه ..
عاشق بيرون رفتنو گردشي عين خودممم .
يه كار بد ياد داري اونم زدنه ميگيم آدرينا ناززززز نازززززز اول 2تا ناز ميكيني زير لب با خودت ميگي نازززز بعد يهووو شتلقققققق ميزني تو صورت خلاصه يكه بزني شديييي طفلكي سانيا جون از بس دوست داره هي موهاشو ميكشي هيچي نميگه و ميخنده ديگه ناچارن دعوات ميكنم باز خنده تحويلمون ميدي
يه كار ديگه هم كه واسه خودت جكييي وقتي صدا در مكني (از همون صداهاا از تو پوشكت )) خودت كلي ميخندي بلند بلند ااي قربون اون صداقتتتت
خلاصه دخملي من خيلي مااههه
اين اخرين پست وبلاگت قبل از تولدته و مااماني داره 18 اسفند برات يه تولد خوشگل ميگيره ..
پست بعدي با كلي عكس خوشگل ااز تولد يكي يه دونممم ..
اينم چند تا عكس از گل دخترمون كه پستش بي عكس نباشه
آدري جونم تو اتليه خونگي مامانش واسه كاراي تولد ..
فضول خانم خونه ما
عضو كوچوك گروه تداركات ما ...