آدرینا جونآدرینا جون، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

خاطرات قشنگ دختر خوشگلمون

16 ماه و دو روزگی دخملک ما

1392/4/17 14:51
نویسنده : سهیلا
1,801 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل گلی مامان شکلکهای جالب و متنوع آروین.. بالاخره این مامی تنبل اومد تا برات اپ کنهziba .. البته همش تقصیر من نیستا تقصیر خودت هم هست از بس شیطونی مامانی...

zibazibazibazibazibazibazibazibazibazibaziba

آدرینا جونم نفس من روز به روز داری شیرین تر میشی و بلا تر خیلی ناز حرف میزنی که مامانی برات ضعف میکنی .. خیلی خیلی هم شیطونی ولی ما عاشق شیطونیهاتمم عزیزممم

zibazibazibazibazibazibazibazibazibazibaziba

کلی کار و چیزای جدید حرفای قشنگ میزنی ...دخمل شکمویی هم هستی خانمممم خانمااا ..

تو این هفته برات بالاخره کفش تابستونی خریدمم خیلی دوسش داری تا پات میکنیم همش روشو دست میکشییی الهی فدات بشممم   یه تک پوش جدید هم برات خریدم قبلی که بابابزرگ برات خریده بود دیگه تنگ شده بود مبارکت باشه مامانی ... مثل مامانی طلا دوست باشی باشهههه ؟؟؟ 

عصرا که با مامانی میری پارک اگه من دنیا چیزی رو برات بخرم بخوری بازم چشمت تو دست اینو اونو اینقده زل میزنی نگاه میکنی و خودتو لوس میکنی تا نی نی های دیگه میان بهت از خوراکیهاشون میدن نکن مامانن این کارووو زشتههه ....  الهی قربونت بشم ..

امروز رفتیم چکاپ  همه چی خوب بود .. دیگه تا واکسن 18 ماهگی نمیریمم به خانمه گفتم نمیشه 19 ماهگی بیاممم  کلی خندیدد  باز این واکسنه داره نزدیک میشهه   ایشالله که اذیت نشی خانم خانما

عاشق رقصیدنی جوری که تا میریم تو ماشین اهنگ نزاشته شروع میکنی 10.gifماشینای بقلی کلی باهات بازی میکنن تو که استاد لوس کردنی ماشالله  به من که نرفتی  این  یه موردوو  ...

زیاد اهل کارتون دیدن نیستی بیشتر موسیک فقط ..  خودت میای کنترل میدی دستمون میگی نانایziba  نانایziba .. فقط فقط باب اسفنجی رو میدوستی با بره ناقلاanimation of Sponge bob .ziba. بقیه هیچچچچ

تو خونه کارت اینه که بری ماشین لباس شویی روشن کنی مامای خاموش کنه   کولر روشن کنی هی بزاری رو فن هی منو بابایی بیارم درست کنیمم  هی  چراغای گازو روشن میکنی تازه میای هی  سر میزنی که  یه وقت ماخاموش نکنیممم باز بدوو بدووو میای روشن میکنی ..  

مخفیگاهتم پیدا کردیممم هر چی تو خونه گم میشهه  فهمیدیم کجا پیدا کنیممم پشت پشتی  ...هر چی دم دستت میاد  میزاری اونجا از لوازم ارایشای مامی گرفته تا ظرفای اشپزخونه ...

عاشق اینی که من وقتی دارم ارایش میکنم بریم ددر بیای نگام کنی یه پد پنکک دادم بهت با یه رژ خالی خودتو تو اینه میبینیووو  ارایش میکنی  .. ای بلاااا ..

راستی مامانی اول تیر تولد بابایی بودziba نشد بیام وبلاگ عکسا رو بزاریم ولی سوپرایزش کردیم بردیمش بیرون بابایی رووو با یه کادو خوشمل از طرف منو دختری خوشحالش کردیم ziba این دومین سالی بود که با همدیگه تولد بابایی رو جشن گرفتیم عزیزمم  خداجون شکرت ...

نمیدونم چرا تا میام اپ کنم همه کارات از مخم میپره این دفعه باید یاد داشت کنم ...

یه کار جدید یاد گرفتی تا هرکی میاد خونمون میگیم ادری جونم سلام نکردی بدوو میری دست میدی الهی من قربون اون احترامت بشممم که به همه دست میدی یه جا هم  میریم مهمونی همینکارو میکنی ..

ادرینا جونم چه قدر خوبه کنار مایی زندگی منو بابایی رو قشنگتر از قبل کردی این چند وقت که سر کار نرفتم خیلی خیلی خوب بود  حالا مامانی فعلا حالا حالاهاااا  سر کار نمیره .. تا یک سال دیگه ..

خوب حالا بریم سراغ عسک های خوشگلت البته به خاطر دسته گل شما دوربینمون هنوز درست نشده عکسات خیلی کمه بیشتر تو گوشی بابایی جونه ... بابایی هم بهمون قول داده یه دوربین  بهتر برامون بخره ... مرسی بابابیی

zibazibazibazibazibazibazibaziba

اولین عکسمون از تولد بابایی تو رستوران بود برات غذا سفارش دادیم ولی شما همون چوب شور خودتو ترجیح دادی خوش به حال بابایی شدنیشخند

اینم سوپرایز بعد رستوران کیکوو هم مامانی درستیده هاااا  با کمک و همکاری ادری جونم

تاب تاب بازی کردن دخملی من تو پارک فقط فقط عاشق تاپ هستی

چند روز پیش گذاشتمت خونه باباجون اینا و رفتیم بیرون اومدم خونه دیدم بهههه بههه آدرینا خانم چه کردی از همون روز همش میری رو تراس میگی اب اب  عاشق ابی ولی تو حموم نههههههه  میترسی

عاشق شیطونیهاتمم ziba

قدیما اینجوری اب میخواستی یادش بخیررر

اینم روش دست یافتن به هر چیزی خطرناک خانممم 

راحتی آدرینا خانمم

چیزی دیگه میخوای بگووووو  ...  من فدای خنده هات که با خنده جواب میدییییییییziba

تشک بازی خونگی آدری خانمم ...

 

خسته نباشی عزیزمممممممممممممممممممممم  همه دنیامی یکی یه دونه من ....

zibazibazibazibazibazibazibazibazibazibazibazibazibazibazibazibazibazibazibazibazibazibazibazibazibaziba

 

خوب دیگهه بریم سراغ نهار آدری خانمم که کلی غر غر داری میکنی ...ziba

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

سیاکیا
17 تیر 92 18:25
چه عجب تنبللللللللللللللللللللل خانننننننننننننننننن

ای جنم ادری واقعا عسل شد هاااااااااا کاراشو خوندم دلم حال اومد بخورمش کی بشه از نزدیک ببینم ین خرمالوروووووووووووووووو
فداش با اون تاب بازیششششششششششش
ای جونم ک مخفی گاهداره الهیییییییییییییییی

واسم هوار تا ببوسش و بچلونشششششششش


خجالتمونن ندهههههههههه عزیزمممممم ..بوسسسسسس
بهار
19 تیر 92 11:25
وای آدری جونی با این کارایی که میکنه خیلی خواستنی تر شده نازی خیلی اجتماعی و خوش برخورده فداش بشم نای نای میکنه. حسابی کدبانو هستی سهیلا جون با این کیکی که پختی از طرف من گل دختر نازو ببوسی


مرسی بهار جونم زمان خیلی ز.د میگذره انگار این وروجک خانم ما بلا شدههه ...
مامان سامیار
21 تیر 92 14:05
عزیزم ماشالا به شما قربون صورت خندونت خاله دلم وامیشه عکساتومیبینم


مرسی رابعه جون ... قربونت برم دلمون برات تنگ شده ببوس سامیار جیکروو برام
ツ ستایش مهربون ✿ ستایش خوش زبون ツ
21 تیر 92 17:58
ووای چه آدرینا خانوم فضولی تولد همسریتونم مبارک انشالله که سالیان سال سایشون بر سر شما و آدرینا جون


مرسی دوست گلم .. لطف داری .. ببوس دخمل نازووو
سمان مامان آرشیدا
25 تیر 92 15:32
وای دلم ضعف رفت واسه کاراش.
خیلی جیگرو خوردنیه ماشاللا بهش.
صندلی میاره میره بالا ای بلا خانوم!!!!
دست دادنش با مهمونا هم خیلی باحاله. آفرین بهش.
ببوسش از طرف من.


قربونت سمان جونم .. ببوس دخملک نازمونو
madarkhanomi
26 تیر 92 16:52

مرسی عزیزم که لینکم کردی
راستش من میخواستم برای نی نی اتاقشو تزیین کنم شما اگه ایده ای داری میشه بهم سر بزنی و کمکم کنی؟؟؟؟لطفا


حتما عزیزممم بتونم کاری کنم حتمااااااا