آدرینا جونآدرینا جون، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

خاطرات قشنگ دختر خوشگلمون

از دستتتتتتتتتتتت تووو دندونننننننننننن

1392/2/17 0:06
نویسنده : سهیلا
1,861 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گلممم سلام خیلی خیلی تاخیر میدونمممم  ..

خوشگل خانمم این روزا خیلی سخت گذشت بهمون که خدا رو شکر العا بهتری

اول از همه یه خبررر خوب که مامانی از اول اردیبهشت دیگه سر کار نمیرهه بهترین لحظاتو با دخملی میگذرونهههههههه  تا اینکه یه هفته از خوش گذرونیمون که گذشت شما مریض شدی

تب بالا 41 درجه / اسهال شدید که روزی 15 تا پوشک برات میزاشتم وای کابوس بود که تموم نمیشد بعد از دو روز حالت تهوع هات شروع شد اب میخوردی بالا میاوردیییی  مامانی برات بمیره خواب نداشتی دا رو نمیتونستی بخوری محبور شدیم ببریم بستریت کنم که منم طاقت مریضیتو نداغشتممم  حالم خیلی بد بود خدا بگم چیکار نشن کلی سوراخ سوراخت کردن تا رگتو گرفتم .. واییییی که خدا هر چی مریضی از تن دخترمه بریز تو تن من که طاقت هیچی رو ندارممم ...

مامانی بالاخره تموم شد حالت بهتره العا ولی متوجه شدیم از دندوناته ...  تمام باسنت زخم شده که وقتی جیش میکنی خیلی اذیت میشی منم سریع میشورمت .. زودتر دندونای نیشت در بیاد خیالم راحت شهههه..

دخمل قشنگم خیلی ضعیف شدیی  وزنت خیلی کم شده ..

همه زندگیمی تک گل زندگیم خدا همیشه حافظت باشه ...

اینم از عکسای دخملی من که ایشالله اولین بار و اخرین باری باشه که اینجا میای 

به

فدای دختر خنده روی خودمم

اینم جدید ترین عکس که دختر نازمونو میبریمش جنگل تا کلی بازی کنه با سانی جون عاشق اینی که تنهایی راه بری ...

تا پست بعدی که قول میدم دیگه زود زود بیامممم  بوسسسسسسسسسس

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

ریحانه مامان نیایش
17 اردیبهشت 92 9:08
واااااااااااااااااااااااااااااای سهیلا جون چی شده دیروز میخواستم اس بدم بهتون نگران شده بودم خدا بد نده خدا رو شکر خدا رو شکر که آدرینا بهتر شده ببوسش عزیزم


قربونت ریحانه جون . خدا رو شکر بهتره ممنون خانمی .. دخملی نازو ببوس
منا مامان سودا
17 اردیبهشت 92 16:39
ايشالله كه هيچ وقت مريض نشي و اين آخرين بارت باشه
اشكال نداره باز بهش برس تا دوباره تپل بشه دخترمون
از طرف من ببوسش


مرسی منا جونمممم ...
مامان سامیار
18 اردیبهشت 92 0:01
ای جونم الهی بمیرم برات خاله خیلی ناراحت شدم ایشالا هیچ وقت مریضیتونبینم عزیزم خداروشکرکه بهترشدی گلم قربون روی خندونت بشم عسلم


مرسی رابعه جونم .. پسملی رو ببوسسسسس رابعه جون چرا ما نمیتونیم تو وب سامیار نظر بزاریم تائید نمیکنهههه
بهار
18 اردیبهشت 92 9:48
سلام وااااای الهی بمیرم. دست کوچولوشو سرم زدن. اینا هم که ذره ای حواسشونو جمع نمیکنن تا رگ پیدا کنن نمیگن بچه ست گناه داره. دستش حساسه میترسه
خدارو شکر بهتره. ایشالا همیشه سلامت و شاد باشی دخمل ناز خوگشل فدای لبای خندون آدری جون دندونت دربیاد دیگه راحت شی. چون هوا هم رو به گرمیه بخاطر این اذیت شده بیشتر حتما.
چه خوب سرکار نمیرین. اینجوری حسابی با مامان جون بازی میکنی
راستی براش اسپند هم دود کنین خوشگل خانم زود زود مثل اولت قوی و تپل میشی


مرسی خاله بهار مهربون دخملمون خیلی اذیت شد ولی خدا رو شکر بهتره ..

مامان آوينا
18 اردیبهشت 92 13:21
خدارشكر كه حال دخترمون خوب شده
خيلي ناراحت شدم ايشالا كه هميشه سالم و شاد باشي گلم


مرسی خانم گل
سارا (مامان درسا)
19 اردیبهشت 92 13:11
الهی خاله فدات بشه عزیزم
وای 15 تا پوشک الهی الهی که دیگه هیچ وقت دیگه هیچ وقت هیچ نی نی نازی مریض نشه مخصوصاً آدرینا جون من
وای خدای من
سهیلا از حالش خبر دارمون کن
راستی سرکار نرفتنت مبارک


واس سارا نمیدونی افتضاح بود 15 تا پوشک ..آمین ایشالله که هیچ وقت مریض نشن ..
دیگه به جمع خونه دارا اومدم .. دخمل طلا رو ببوس مرسی عزیزم
سیاکیا
19 اردیبهشت 92 23:47
وای اگر بدونی چقدر عکس اولی منو ناراحت کردددددددددددددددددددد بمیرم الهیییییییییییییییییییییییییییی عزیز دلم نبینمت تو این حاللللللللل فدای اون دستای کوشولوتتتتتتتتتتتت قربون اون خنده هات بشه خالهههههههههه هوار تا بوسسسسس واس ادری طلای خودم ایشالا همیشه سالم و سلامت باشی نفس
مامان یلدا و سروش
20 اردیبهشت 92 13:13
سلام خانومی. بنا به دلایلی مجبور به جابجایی نتی شدم. خوشحال میشم اون خونه مجازی مون رو هم لینک کنید
مامان یلدا و سروش
20 اردیبهشت 92 13:16
وای عزیزم. من پستت رو نخونده بودم. انشاالله که بهتر شده باشه آدرینا جون و دیگه هیچ وقت مریض نشه


مرسی عزیزم .. ممنون خانمی بهتره
سمان مامان آرشیدا
23 اردیبهشت 92 2:07
وای دلم چه گرفت.
الهی بمیرم براش چه سختی کشید آدرینا جونم و البته مامانش.
ایشاللا دیگه گذرت به این جاها نیفته خوشگل خانم.
قربونت برم که تو این شرایط هم میخندی. واقا خوش خنده ای عسل خانم.


مرسی سمانه جونم الهی که هیچ مادری پاش به اینجاها به خاطر بچه ها باز نشه خیلی سخته .. دختر گلتو ببوس دلم براش تنگ شده .. خدا رو شکر ادری هم العا بهتره بوسسسسس
جودی ابوت
23 اردیبهشت 92 2:14
واییییییییی سهیلا جونم خدا مر گم ... الهییییییییییی چی شده بود ؟؟؟ الان آدرینا جونم چطوره ؟؟ الهی فداش ... چش خورده بچه ...
دیدم چند وقته کم پیداییییییییییییی .. عزیزممممممممممممم .. الان بهتره ؟؟؟ براش صدقه بزار کناررررررررررررر خانم گل من و ...


مرسی جودی جون ممنون از لطفت .. خدا رو شکر بهتره .. ممنون خانمی
mahla
24 اردیبهشت 92 0:01
سلام سهیلا جون ببخشید چند وقتی نتونستم به سایت ادری کوچولو سربزنم تازه الان متوجه بیماری ادری شدم خیلی ناراحت شدم امیدوارم هرچه زودتر حال ادرینا خوب شه.به نیکتا سلام برسون .بووووووووسسسسسس بابای



سلام مهلا جون .. مرسی عزیزم کم پیدایی خبر ما رو بیشتر بگیر خدا رو شکر ادری بهتره .. نیکی هم سلام میرسونه ..بوسسسسسسسسسس
ツ ستایش مهربون ✿ ستایش خوش زبون ツ
25 اردیبهشت 92 9:03
خییلی ناراحت شدم با دیدن عکس اول خدا هیچ بچه ای روی تخت بیمارستان نبینم خوشحالم که حالش بهتره
سهیلا جون شما شاغل بودین چرا دیگه نمیرین سر کار


مرسی عزیزمم خستگیییی از کار .. فعلا استراحت و به دخملی رسیدن
مهسا(مامان هستی)
25 اردیبهشت 92 18:17
سلام سولی جونم واااااای الهی بمیییییییرم چی شده وای چقدر ناراحت کنندست عکسش قربونت برم من ایشالاااااااااا هیچ بچهای پاش اینجور جاها باز نشه
خاله نرگس
30 اردیبهشت 92 9:02
بلا دور باشه عزیزم. چقدر ناراحت شدم بیمارستان بودی خوشگل خانوم. انشاله هیچوقت مریضیشو نبینی سهیلا جون


مرسییی عزیزمم .. آمین
سیاکیا
31 اردیبهشت 92 22:08
چش سفید واسه همه پستا جواب دادی جز پست من

دیگه باهات قهرممممممممممممم


خخخخخخخخخخخخخخ

خدا نکشتت مرمررر

نو اصلا دلت میاد با من بقهرییییییییی
مامان یلدا و سروش
4 خرداد 92 19:32
میخواهم عاشقی را از تو یاد بگیرم که چنین بی وقفه در هر زمان و مکانی یادت نمیرود باید عاشقی کنی کاش من اینگونه عاشق بودم .....
نگار جون
7 خرداد 92 12:11
ای جونم خاله چی شده الهی زودتر خوب بشی وبلاگت خیلی قشنگه لینکت میکنم که با توراهیه منم دوست بشی و لینکم کنی دوست دارم خوشکله
غریبه
2 دی 92 22:36
بمیییییییرم جی شده عزیزم........الهی قربونت برم عشق من مرسی .. حالا چرا اسمو گذاشتی غریبه
غریبه
6 دی 92 10:05
دیگه دیگه....
غریبه
7 دی 92 21:59
خب دیگه...فعلا ک برا شما غریبه ایم ؟؟؟جامن ادرینا زبون شیرین بووووووووووس کن؟